حیوانات

خرس کله خراب

Audio File: 
Transcript: 
This story is called خرس کله خراب This is a librarycall adaptation and recording آقای خرس ازخواب بیدارشد.زیادکم حوصله وگشنه شده بود. دلش عسل میخواست،مستقیم پیش لانه زنبورهارفت. وقتیکه رسید،دیدکه زنبورهاعسل میفروشن،زرافه،گوسفند،خرگوش،گاوهمه گی درصف به نوبت ایستادشده اند،خرس اصلاً حوصله نداشت درصف ایستاده شودونمیخواست پول عسل رابدهد،بابسیاربداخلاقی آمدپیش روی صف وکاسه کلان عسل راگرفت ورفت،تمام زنبوراهاپشتش رفتن وگفتن آقای خرس این عسل ازمااست. بایددرصف ایستاده شوی وپولش رابدهی. خرس میخواست زنبورهارابترسانوازخودش دورکندباصدای بلندغرش کردوگفت:اگربازهم سروصداکنید،خانه تان کندوهای تان راخرا

فیل مهربان

Audio File: 
Transcript: 
this story is called فیل مهربان this is a Librarycall adaptation and recording یکی بودیکی نبوددریک جنگل زیبایک فیل مهربان بود. فیل قصه مادنبال دوست میگشت،فیل روی یک درخت یک شادی رادید.ازشادی پرسید:میتوانیم باهم دوست شویم؟شادی برایش گفت توخیلی چاق وکلان هستی تونمیتوانی مثل من بالای درخت بالاشوی. فیل قصه ماباردوم خرگوش رادید.وازش خواهش کردتادوست وی شود.اماخرگوش برایش گفت توبسیارکلان وتنبل هستی تونمیتوانی مثل من بدوی. فیل بعداًنزدیک بقه رفت برایش گفت:ایاتودوست من میشوی؟بقه گفت:نخیر،نمیشودتوبسیارچاق وتنبل هستی ونمیتانی مثل من روی اب بپری. فیل داستان مابسیارناراحت بود،به یک روباه رسید.ازاوخ